استاد جلال‌الدین کزازی با نگاهی ریشه‌ای، پهلوانی را فراتر از نیروی بازو می‌داند؛ پهلوان کسی‌ست که جان و منش او تعالی یافته است. او از ریشه‌های واژه‌ی پهلوان و آیین باستانی آن در ایران سخن می‌گوید.

فردین خلعتبری در تأملی فلسفی می‌پرسد اگر ظلمی در جهان نبود، پهلوان چه می‌شد؟ در جهانی بدون ستم، مرز میان پهلوان و هنرمند فرو می‌ریزد و مفهوم آزادی بازتعریف می‌شود.

مانی جعفرزاده در این یادداشت، با کنار هم چیدن تجربیات هنری‌اش، تلاش می‌کند نشان دهد چگونه تصویر ذهنی‌اش از پهلوانی، ریشه در ادبیات، موسیقی و تعامل با دوستانش دارد.

چندی‌ پیش، فرهاد فخرالدینی تازه‌ترین اثر خود با نام «سیمرغ» بر اساس «منطق‌الطیر» عطار را با ارکستر بزرگ روی صحنه بُرد.
انتخاب این اثر برای ساخت موسیقی، نه‌تنها نشانگر شخصیت و نگاه نمادین اوست، بلکه ریشه در یکی از مهم‌ترین و پراحساس‌ترین اسطوره‌های ایرانی دارد.
سیمرغ در ادبیات کهن فارسی، پرنده‌ای نمادین و اسطوره‌ای است که همیشه سمبل خرد، دانش و آگاهی بوده است.
از دیدگاه موسیقایی، این اثر را می‌توان تلاشی دانست برای ارتباطی عمیق‌تر با تاریخ، جست‌وجوی معنوی در موسیقی و پیوندی میان میراث ایران با چشم‌اندازهای جهانی.