نغمه‌ای برای آزادی

یادمان

نکته: این متن، پیاده‌شده‌ی صحبت‌های «امیر بهاری» در شب «ای ایران» است و به‌‌قلم این منتقد نیست.

امیر بهاری:

روایت‌های مشهوری درباره نحوه شکل‌گیری سرود «ای ایران» وجود دارد که یکی از آن‌ها ادعا می‌کند استاد گل‌گلاب، هنگام عبور از خیابانی، شاهد سیلی زدن یک سرباز متفقین به یک مقامِ نظامیِ ایرانی بوده است. این روایت اما، بیشتر شبیه یک افسانه است و با واقعیت تاریخی همخوانی ندارد. بر اساس یادداشتی از آقای خالقی که اردیبهشت ۱۳۲۶ در مجله‌ای با نام «اینجا تهران است» نوشته شده، اصل ماجرا این است:

در تابستان ۱۳۲۳، هم‌زمان با تداوم پیامدهای شهریور ۱۳۲۰ و حضور روس‌ها و انگلیس‌ها در ایران، یکی از دوستان آقای خالقی به خانه‌ی او می‌آید و پیشنهاد می‌دهد که قطعه‌ای درباره‌ی میهن ساخته شود تا نشان دهد مردم چقدر وطنشان را دوست دارند. این پیشنهاد تأثیر عمیقی بر خالقی می‌گذارد. خالقی ابتدا آهنگ را می‌سازد و سپس از استاد گل‌گلاب که یکی از مفاخر چندوجهی ایران بود و بسیاری از اصطلاحات علمی به‌ویژه در حوزهٔ گیاه‌شناسی از او به یادگار مانده، می‌خواهد شعری برای این قطعه بسراید. این قطعه برای نخستین بار در ۲۷ مهر ۱۳۲۳، در سومین کنسرت انجمن موسیقی ملی اجرا شد.

اجرای اولیه قطعه «ای ایران»

درباره‌ی اولین اجرا، برخی منابع ارکستر هنرجویان هنرستان موسیقی را ذکر کرده‌اند و برخی گروه کُر دختران کلوپ موزیکال کلنل وزیری را، اما اجرای اول با حضور دکتر عیسی صدیق، وزیر وقت فرهنگ، برگزار شد. ایشان دستور دادند که این قطعه هر روز از رادیو پخش شود.

اولین خواننده‌ی این اثر، یحیی معتمد وزیری، کارمند وزارت خارجه بود که به دلیل جایگاه سیاسی‌اش کمتر آواز می‌خواند. او بعدها با نام مستعار «نوذر» چند برنامه در گل‌ها اجرا کرد. چند سال بعد، غلامحسین بنان این قطعه را اجرا کرد که به محبوبیت گسترده‌ی آن انجامید.

امیر بهاری

زندگی و دستاوردهای خالقی

خالقی هنرمندی بود که از یک سو ریشه در عرفان ایرانی داشت و از سوی دیگر، روشنفکر و فرهیخته‌ی قرن بیستمی بود. او، همچون جان کیج در غرب، به توضیح و تبیین آثارش می‌پرداخت. از نظر زیبایی‌شناسی، آثار خالقی و تلاش‌های او برای ارتقای فرهنگی جامعه، نمونه‌ای درخشان از خدمت به خلق است.

خالقی در ۱۲۸۵ خورشیدی متولد شد و در ۱۳۴۴ درگذشت. او ۶۳ قطعهٔ موسیقی ساخت که ۱۴ تای آن‌ها سرود بودند. از این میان، ۲۵ اثر را بنان خواند. همچنین، ۶۷ اثر تنظیم کرد، ۲۸۳ مقاله نوشت، و ۲۸۸ برنامهٔ رادیویی تولید کرد. کتاب سرگذشت موسیقی ایران او، همچنان مرجع اصلی برای مطالعهٔ موسیقی ۲۰۰ سال اخیر ایران است.

او انجمن موسیقی ملی را تأسیس کرد تا موسیقی ایرانی را از خطر فراموشی نجات دهد و تلاش کرد برنامه‌هایی باکیفیت برای رادیو تهیه کند. این رویکرد در کنار فعالیت‌هایی مانند تدریس در هنرستان و برگزاری ۷۹ کنسرت، نشان‌دهندهٔ تعهد بی‌نظیر او به هنر و فرهنگ ایران است.

در پایان باید گفت، خالقی نماد هنرمند روشنفکری بود که هنر را نه صرفاً برای زیبایی، بلکه برای خدمت به جامعه می‌دانست. او با تلاش بی‌وقفه‌اش نشان داد که پیوند میان زیبایی‌شناسی و مسئولیت اجتماعی می‌تواند تأثیر ماندگاری داشته باشد. این الگو، در زمانه‌ی ما که بر فردگرایی تأکید می‌شود، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.